چکیده: استفاده از حاملهای انرژی مختلف در کنار یکدیگر بحث قابل اهمیتی بوده که طی سالهای اخیر از آن تحت عنوان هاب انرژی یاد میشود. مدیر هاب بهعنوان یک واسطه، ضمن مدیریت انرژی در هاب، انرژی موردنیاز مصرفکنندگان را نیز تأمین کرده و به دنبال راههایی برای افزایش سود خود است. ازاینرو در این مقاله، تصمیمگیری برای بیشینهسازی سود بهرهبرداری مدیر هاب در یک بازه زمانی میانمدت، در محیط تجدید ساختاریافته بررسی شده است. هاب تحتمطالعه دارای ورودیهای الکتریکی و گاز و خروجیهای الکتریکی و حرارتی است. یک واحد تولید همزمان برق و حرارت (CHP) و کوره حرارتی نیز در درون هاب قرار داشته که تحت مالکیت مدیر است. انرژی الکتریکی از طریق بازار حوضچه توان، قراردادهای پیشرو و واحد تولید همزمان تهیه میشود. این انرژی از بازار عمدهفروشی با قیمت متغیر خریداری شده و با یک تعرفه ثابت به مشتریان فروخته میشود. بنابراین قیمت پیشنهادی مدیر باید بهگونهای باشد که ضمن حفظ مشتری، بیشترین سود را نیز به همراه داشته باشد. انرژی حرارتی نیز از طریق CHP و کوره حرارتی با تعرفه ثابت ورودی گازی تولید میشود. متغیرهای تصمیم در این مسئله عبارتاند از: میزان خرید انرژی الکتریکی از منابع مختلف، میزان خرید گاز طبیعی و قیمت پیشنهادی برای فروش انرژی الکتریکی در یک دوره زمانی میانمدت. بار الکتریکی مشتریان نیز متغیر بوده که بهنوبه خود بر پیچیدگی تصمیمگیری میافزاید. برای کاهش آثار ناشی از عدم قطعیتها و تصمیمگیری با کمترین ریسک، معیاری مناسب از ارزیابی ریسک انتخاب شده است. کارایی مدل پیشنهادی با انجام دو آزمایش بررسی میشود.